موسسات خصوصی ; تیر خلاص حیات وحش ایران/عباس اسکندری

از نگاه برخی کارشناسان منتقد و دوستداران حیات وحش” طرح حفاظت از یوز” نیز که در چند سال اخیر سروصدای‌ها زیادی را به پا کرده است خارج از این ماجرا نیست . و به زعمِ کارشناسانِ منتقد، سازمان محیط زیست در این میان با نفوذ مدیران شکارچی در بخش‌های کلیدی و تصمیم گیرنده در کمال تاسف همین سیاست دوگانه را در دستور کار خود قرار داده. و بازی ترسناکی را در این‌ میان در قبال باقی‌مانده‌ی حیات‌وحش دنبال می‌کند
یوز آسیایی

آیا مدیریت حیات‌وحش به شیوه‌ی لیبرالیستی یا همان سبک به ظاهر پولساز و پرمخاطره‌‌ای که طی آن افرادی در قالب “موسسات خصوصی” در سالهای اخیر به آن علاقمند و طرفدار آن شده‌اند،اینگونه است؟
یا اینگونه به نظر می‌آید که در ابتدا با بی‌توجهی به هشدارهای کارشناسان با چراغ سبز سازمان محیط زیست و در پی آن با صدور پروانه‌های بی‌رویه‌ شکار، دمار از روزگار یک یا چند گونه جانوری در حیات‌وحش درآورده!
و بعد، با بهره‌گیری از چند چهره‌ی ورزشی یا سینمایی با ایجاد یک پروپاگاندای خبری وَ شخصیت‌پروری (قهرمان‌سازی) از نفراتشان در رسانه‌های اجتماعی و برانگیختن احساسات مردم با برپابی کمپین‌های برنامه‌ریزی شده و جمع آوری خیرات و نذورات و اعانه به این منظور، و یا با درخواست کمک از مجامع بین‌المللی و همچنین با فشار بر بخش‌ها و مراجع تخصیص بودجه در قالب یک خواست مردمی و در نهایت با اختصاص و دریافت مبالغ میلیاری برای احیای همان گونه در یک طرح حفاظتی و نخ‌نما وارد عمل می‌شوند؟!

اما ای کاش این ماجرا وَ این ریخت و پاش‌های بی‌سروته تنها به همین جا ختم می‌شد!

از نگاه برخی کارشناسان منتقد و دوستداران حیات وحش” طرح حفاظت از یوز” نیز که در چند سال اخیر سروصدای‌ها زیادی را به پا کرده است خارج از این ماجرا نیست . و به زعمِ کارشناسانِ منتقد، سازمان محیط زیست در این میان با نفوذ مدیران شکارچی در بخش‌های کلیدی و تصمیم گیرنده در کمال تاسف همین سیاست دوگانه را در دستور کار خود قرار داده. و بازی ترسناکی را در این‌ میان در قبال باقی‌مانده‌ی حیات‌وحش دنبال می‌کند
سیاستی که دود آن از ابتدا، و تا انتهای کار تنها به چشم حیات وحش بی‌رمق و در لبه‌ی پرتگاه کشورمان می‌رود وَ در مقابل سود سرشار از اجرای این پروژه‌ها، و درآمد حاصل از این ریخت و پاش‌ها به جیب موسسات خصوصی و مدیران آنها و افرادی سرازیر شده و می‌شود که با تبلیغات فراوان قصد وارونه جلوه دادن اوضاع وخیم به نفع خود و تشکیلات خود دارند.
سازمانی که عکسِ نام وَ رسالت‌اَش جای حفاظت از باقی مانده‌ی رو به افول گونه‌های جانوری در مقابل شکارچیان بومی، با دعوت از شکارچیان خارجی وَ برپایی تورهای شکار در رقابتی تنگاتنگ با صیادان و متخلفان بومی مشغول تار و مار کردن گونه‌های با ارزش وَ رو به انقراضِ جانوری در قرق‌های خصوصی می‌باشد.

متاسفانه این رویکردِ دوگانه و از جهتی یکسویه و تبعیض آمیز در محدودیت شکار تنها برای شکارچی‌های داخلی افراد محلی را نیز، نسبت به توصیه‌ها و هشدارهای دلسوزان و کارشناسان حیات‌وحش، و خطرات ناشی از کشتار گونه‌های جانوری و در معرض انقراض و آسیب‌های پیش‌رو به کلی نا‌امید، وَ بی‌اعتماد کرده است.
سازمانی که زیستگاه‌های بکر جانوری را بواسطه‌ی همین موسسات خصوصی، با برپایی تورهای شکار، سافاری ،آفرود به جولانگاه شکارچیان خارجی، و خوشگذرانی‌های سطحی گردشگرانی تبدیل کرده است که متاسفانه حتی کوچکترین دانش و تعصبی در رابطه با ضرورت حفظ محیط زیست و بالاخص حیات وحش نداشته و بارها در خبرها شنیده‌ و می‌شنویم که در پی این رفت و آمدهای غیر ضروری بخش‌های قابل توجهی از جنگل‌ها و مراتع ملی با بی‌توجهی و در پی‌ سهل انگاری افرادی بی‌مسئولیت و خوشگذران طعمه‌ آتش‌سوزی‌های مهیب، و یا بواسطه‌ی زباله‌های به جا مانده از این مسافران آسیب‌های جبران ناپذیری را متحمل شده‌ است و می‌باشد
مسئول این لطمات جبران‌ناپذیر چه کسانی‌ می‌باشند
جز تصمیم‌گیرندگان و مدیران ارشد این سازمان، و موسسات ذینفع و طرف قرارداد!

 

یوز آسیایی
پیشنهاد سردبیر

سلاخی می‌گریست ، به قناری کوچکی دل‌باخته بود!

بهتر آن است پروژه‌های پر سروصدای تکثیر در اسارت و محصولات تکثیری آن را به‌حساب تلاش برای احیای جمعیت یوزها در طبیعت نگذاریم و دراین‌خصوص در مواجهه با افکار و احساسات عمومی قدری صادقانه و لااقل حرفه‌ای‌تر رفتار نماییم.
متأسفانه، لابی‌های فعال در حوزه حیات‌وحش با دادن نشانی‌های غلط اجازه نمی‌دهند که حقیقت به گوش مسئولان رده‌بالا برسد.

پارادایم انسان
پیشنهاد سردبیر

حذف پارادایم انسان‌محور از مطالعات حیات‌وحش و تنوع زیستی

طبق تعریف علوم مهندسی منابع طبیعی، محیط‌زیست و جنگل، «حیات‌وحش» (wildlife)، به همه‌ی موجودات گیاهی و جانوری که در محیط طبیعی – بدون مداخله‌ی انسان – زندگی می‌کنند، گفته می‌شود. درواقع حیات‌وحش به کلیه‌ی جان‌داران ازقبیل پستان‌داران، پرندگان، خزندگان و دوزیستان گفته می‌شود که به‌صورت وحشی و طبیعی بدون دخالت یا کمک انسان برروی کره‌ی زمین زندگی می‌کنند و آب و خوراک خود را خود تامین می‌کنند.

عدالت زیستی
پیشنهاد سردبیر

وگانیسم: چیستی و چرایی/ محبوبه قلی پور

زمانی که از گیاه‌خواری به‌مثابه یک روش تغذیه‌ی سالمِ دوست‌دارِ محیط‌زیست صحبت می‌کنیم، صرفن از مصرفِ رژیمِ غذاییِ مبتنی‌بر گیاه حرف می‌زنیم؛ اما هنگامی‌که از قایل‌شدن یک حق برای حیوانات سخن می‌گوییم، از «وگانیسم» دفاع می‌کنیم که طبق آخرین تعریف انجمن وگان بریتانیا «فلسفه و روشی از زندگی‌ست که به‌دنبال حذفِ همه‌ی اَشکال استثمار و ظلم به حیوانات برای غذا، پوشاک یا هرچیز دیگری است».

پیشنهاد سردبیر

سرآغاز جنبش جهانی علیه «سموم» و «آفت‌کش‌ها»

در تاریخ تمدن کتاب‌های انگشت‌شماری توانسته‌اند مسیر جهان را تغییر دهند و کتاب «بهار خاموش» یکی از آن کتاب‌های تاریخ‌ساز است. مشاهده‌ی جسم بی‌جان پرندگان در یکی از شهرهای آمریکا که در اثر سم جان خود را ازدست داده بودند، سرآغازی بر نگارش این کتاب توسط «راشل کارسون» در سال ۱۹۶۲ شد. پس‌از جنگ جهانی دوم استفاده‌ی بی‌رویه از سموم شیمیایی آفت‌کش، توجه کارسون را به خود جلب کرد و او را واداشت تا مردم را از اثرات درازمدت سموم آفت‌کش آگاه سازد.

پیشنهاد سردبیر

دست خالی در مقابل تخریبگران

مسئولان سازمان حفاظت محیط‌زیست در آستانه آبگیری سد چم‌شیر، پس از اینکه متخصصان و فعالان محیط‌زیست در مورد خطرات زیست‌محیطی آبگیری این سد، انواع بیانیه‌ها را صادر کردند، می‌گویند که نمی‌گذارند تجربه گتوند تکرار شود و صدها هزار تن نمک اراضی پایین‌دست را از بین ببرد. اما چه‌کسی یا نهادی جلوی پروژه‌ای را که کارهای اجرایی آن با سرمایه‌گذاری خارجی 94درصد پیشرفت داشته، می‌گیرد؟

مقالات

بررسی علل ژنتیکی انقراض یوز ایرانی

یوزپلنگ تنها گونه از جنس و زیرخانواده Acinonyx است که روند جمعیت جهانی کاهشی را تجربه میکند. این گونه با تغییرات ژنتیکی پایین شناخته میشود. تمام جمعیتهای زیرگونه یوز آسیایی در خاورمیانه و جنوب غربی آسیا منقرض شده و ایران آخرین پناهگاه یوز آسیایی در دنیاست. زیرگونه یوز آسیایی در فهرست سرخ اتحادیه بین المللی حفاظت در زمره گونه های در آستانه انقراض قرار دارد و به دلیل کاهش شدید تنوع ژنی ناشی از کاهش شدید جمعیت ناشی از تخریب زیستگاه، جدایی جغرافیایی و افزایش درون آمیزی تعداد اندکی از آنها در طبیعت ایران باقیمانده است.