روزنامه آفتاب یزد / فرزاد علیزاده فعال حقوق حیوانات
حیوانات شهری اصطلاحی است که شاید بسیاری از مردم شناخت و تصور درستی از آنها ندارند. در واقع معمولا تصور می شود که همواره و هر جا که شهر وجود دارد، یک سری حیوانات مانند سگ و گربه و کبوتر و …نیز به طور طبیعی بوده اند و هستند و شهر ها زیستگاه طبیعی و بدیهی این گروه از حیوانات است. و به همین دلیل است که تغذیه ی این حیوانات توسط شهروندان نیز امری عادی و خیرخواهانه تلقی می شود. در حالیکه اکثر مردم از ریشه ها و جنبه های علمی و اکولوژیکی حضور حیوانات مذکور در شهرها اطلاعات چندانی ندارند.
دراین مقاله و طی چند بخش توجه خوانندگان را به نکات علمی و مهم حیوانات شهری جلب می کنم.
نخستین نکته این است که “سگ های رهاشده” ساخته و پرداخته ی دست بشرند . سگ اهلی رها شده در طبیعت نتیجه ی رها کردن سگهای اهلی شده توسط انسانها در طبیعت است وگرنه حیوان اهلی جایش در کنار انسان است. مثل این است که شما در خانه جغد، خرس ، عقاب یا پلنگ نگهداری کنید !
بدیهی است که جای این “گونه ها” در طبیعت و حیات وحش است. و نیز بدیهی است که جای “گونه های اهلی شده” در طبیعت و حیات وحش نیست.
مادامی که هر یک از دو گروه حیوانات اهلی و غیر اهلی در زیستگاه نهادینه شده ی خود زندگی کنند، مشکل و مساله ای بوجود نمی آید، اما مشکل زمانی بوجود می آید که در اثر عدم آگاهی یا بی مسئولیتی انسان ، این تعادل به هم می خورد.
از این رو ، ما نمیتوانیم مسئولیت خود در قبال این حیوانات باوفا که وجودشان در طبیعت بسیار خطرناک است را نادیده بگیریم و با حذف فیزیکی و کشتار آنها صورت مساله را پاک کنیم.
کمترین آسیب حضور سگ در طبیعت اشغال سطح وسیعی از زیستگاه حیات وحش در طبیعت است. سگها به تمامی اجزای طبیعت از جمله پوشش گیاهی ، درختان و حیات وحش خسارت میزنند.
متاسفانه همین دلایل کافی است تا کسانی که هم صاحب تریبون و هم مسئولیت اجرائی هستند بر آتش سگ کشی و حذف فیزیکی انها بدمند.
یکی از راه هائی که این روزها در جوامع پیشرفته جهت جلوگیری از ازدیاد نسل سگها استفاده میشود عقیم سازی است.
فراموش نکنید که عقیم سازی برخلاف منشور جهانی حقوق حیوانات است اگر ما در ابتدا این حق را برای حیوانات درنظر بگیریم بعد میتوانیم بین مقطوع النسل کردن یا زنده ماندن حیوان یکی را انتخاب کنیم
متخصصان امر معتقدند برای عقیم سازی باید تمامی سگها عقیم شوند اگر منابع مالی مانع از انجام اینکار میشود باید ماده ها عقیم شوند در غیر اینصورت باید حداقل 70 درصد سگها عقیم شوند. وگرنه از آنجائی که سگها در 7-8 ماهگی بالغ شده و هر بار سه چهار طوله ویابیشتر زایمان میکنند عقیم سازی تاثیری نخواهد داشت.
موضوع دیگر وجود معضل بزرگی بنام عدم بازیافت زباله های شهری است. شهر بزرگی مثل تهران فقط 2 درصد از زباله هایش بازیافت میشود ،انهم عموما” توسط کارگرانی که کودک هستند و توسط همان جریانی کنترل میشوند که اجازه نمیدهد بازیافت در تهران سر و سامان پیدا کند و به درستی مدیریت شود.
واقعیت این است که عملکرد غلط چندین ساله ی مدیران شهرداری و پیمانکاران مربوطه بیشتر مردم را به این امر حساس کرده . متاسفانه این جمعیت عظیم برای مقابله با این رفتار مدیران به سگها غذارسانی میکنند.
تا زمانی که غذای کافی در طبیعت برای سگها وجود دارد و عده ای از دوستداران سگها از روی عدم آگاهی و دلسوزی به آنها مدیریت نشده غذارسانی میکنند موضوع کنترل تعداد سگها بیشتر به شوخی شبیه است.
بنا بر این ملاحظه می شود که فقدان دانش علمی در مورد مدیریت حیوانات شهری (چه دربین مسئولین و چه در بین طرفداران حقوق حیوانات) چه اندازه مشکلات و آسیب هایی در بر دارد.
ایجاد یک سازو کار مبتنی بر دانش و تخصص مرتبط با کنترل جمعیت حیوانات رها شده، تنها راه حل این معضل است. لذا ضروری است طرفداران حقوق حیوانات، و مقامات رسمی به جای برخورد احساسی یا هیجانی یا دنبال مقصر گشتن، ابتدا به جنبه های علمی و زیست بومی و آسیب شناسی مساله توجه کنند.