فرزاد علیزاده فعال محیط زیست و حقوق حیوانات
معضل سگ های بلاصاحب و افزایش جمعیت آنها سالهاست که به یکی از چالشهای مهم جوامع تبدیل شده است و مسئولیت این وضعیت اساساو به طور کامل برعهدهی انسانهاست.
بسیاری از کشورها برای بهبود وضعیت موجود راهکارهای مختلفی را تجربه کردهاند،و در نهایت برخی از آنها موفق به مدیریت اخلاقی جمعیت سگهای بلاصاحب در کشور خود شدند. در ایران اما مدیران مسئول علیرغم تعهد ایران به سازمان بهداشت جهانی حیوانات (دام)[1]وبدون در نظر گرفتن شیوه نامه های علمی فقط به حذف فیزیکی سگ ها اقدام کرده و وضعیت فعلی را رقم زدند!
از آنجا که افزایش جمعیت سگهای بلاصاحب یک معضل فراگیر و در ابعاد جهانی بوده و هست، سازمانهای بین المللی برای تعیین رویه ها و ارائه راهکار شکل گرفتند تا به عنوان مرجع رسمی و لازم الاجرا، دستورالعمل های رسیدگی به این معضل را برای تمام کشورها به صورت یکپارچه ارائه دهند.
در سال 1920 سازمان جهانی بهداشت حیوانات(OIE) که در کشور مابعنوان سازمان جهانی بهداشت دام شناخته میشود بوجود آمد. (OIE) مهمترین سازمان بین المللی در زمینه پیشگیری و کنترل بیماریهای دامی و بیماریهای مشترک بین انسان و حیوان است و رسالت این سازمان جهانی ارائه استانداردها و مقررات مربوط به پیشگیری از گسترش این بیماریها است. همچنین این سازمان نماینده اجرایی سازمان تجارت جهانی (WTO)در رابطه با ارائه استانداردهای بین المللی تجارت دام و فراوردههای دامی است.
سابقهی عضویت ایران در این سازمان بیش از 60 سال است.همچنین رئیس سازمان دامپزشکی ایران به مدت 3 سال از 1398 بعنوان دبیر کل منطقه آسیا و اقیانوسیه سازمان بهداشت جهانی دام انتخاب شده است.
سازمان جهانی بهداشت حیوانات(OIE)مدیریت جمعیت سگها را در دستورالعمل “بهداشت حیوانات خشکیزی“ (فصل 7.7) گنجانده است.این دستورالعمل ” استانداردی بین المللی“ برای مدیریت اخلاقی جمعیت سگها تعیین میکند که برای 180 کشور و منطقهی عضو سازمان جهانی بهداشت حیوانات لازم الاجراست.[2]
این دستورالعمل بصورت کلی به موضوع مدیریت جمعیت سگهای بلاصاحب میپردازد و در 8 اصل ابتدایی اصول اخلاقی مشتمل بر رفاه حیوانات را بر میشمرد.
مفاد دستورالعمل (OIE)در سطحی کلی به موضوع مدیریت جمعیت سگها میپردازد و فاقد جزئیات عملی است. برای جلوگیری از اجرای روشهای غیر علمی و غیر کارشناسی در کشورهای عضو (که اتفاقا معمولا غیر اخلاقی نیز محسوب میشوند) ائتلافی بین المللی در جهان با نام ICAM (ائتلاف بین المللی مدیریت حیوانات همدم)شکل گرفت .
آیکم خود متشکل از چندین نهاد است. این ائتلاف که سازمان بهداشت جهانی شیوه نامه های آنرا مورد تائید قرار داده و انها را برای کشورهای عضو لازم الاجرا میداند از نهادهایی همچون، صندوق بین المللی رفاه حیوانات(IFAW) ، انجمن بین المللی حمایت از حیوانات(HSI)، شاخهی بین المللی انجمن سلطنتی پیشگیری از خشونت علیه حیوانات(RSPCA)، سازمان محافظت از حیوانات جهان (WAP)، فور پاز(FOURPAWS)از کشور اتریش ، مجمع دامپزشکان دامهای کوچک جهان (WSAVA) و پیمان جهانی کنترل هاری (GARC) تشکیل شده است[3]که خود مویداعتبار علمی آن است.
این ائتلاف جهانی ابتدا در سال 2007 اقدام به انتشار دستورالعملی نمود که روشهای مدیریت حیوانات شهری را شرح می داد.با گذشت سالها این دستورالعمل به روزرسانی شد و در نهایت نسخه ی 2019 آن در دسترس کشورهای عضو قرار گرفت.
همانطور که گفتیم استاندارد تعیین شده توسط سازمان جهانی بهداشت حیوانات، اصول و رویکردهای شرح داده شده در راهنمای آیکم را به اشتراک میگذارد. ایران، از 24 فوریه 1959 عضو این سازمان و در نتیجه ملزم به اجرای دستورالعمل آیکم بوده است. نظارت و گزارش اجرای این دستورالعملها در ایران از زمان عضویت تا کنون نیازمند بررسی و سنجشگری دقیق است که در دهه های اخیر به نظر می رسد اجرای دستورالعملICAM در ایران به کلی به فراموشی سپرده شده است.
این دستورالعمل به منظور استفادهی نهادهای دولتی، نهادهای غیردولتی (NGOها) و سازمانهای بیندولتی (IGOها) که در مدیریت جمعیت سگها دخیلاند نوشته شده است.
آیکم بر این باور است که مسئولیت مدیریت جمعیت سگها تمام و کمال بر عهدهی دولتهای محلی و مرکزی است. سازمانهای مردم نهاد نباید تشویق شوند یا در پی این باشند که مسئولیت کلی مدیریت جمعیت سگها را در اختیار بگیرند، مگر بر اساس قرارداد توافقی همراه با تامین بودجه و منابع مناسب.نقش این سازمانها بیشتر باید در نظارت و پشتیبانی از استراتژی نهادهای دولتی در امر مدیریت جمعیت سگها بکار گرفته شود.[4]
مهمترین و کلیدی ترین مورد در آیکم تمرکز جامع بر دلایل ریشهای مشکل افزایش جمعیت سگهاست؛بدین معنی که باید منشأ ورود سگهایی که در جامعه حضور دارند را بررسی کنیم، نه این که تنها به جمعیت کنونی و در معرض دید سگهای آواره تمرکز کنیم؛رویکردی که تنها در ایران مشاهده می شود!
متاسفانه مدیران شهری ما و در راس آن سیاست گذاران و تدوین کنندگان بخش نامه ها و دستورالعمل های مدیریت حیوانات شهری در وزارت کشور به هیچ وجه به منشاء حضور سگها در کشور توجهی نکرده و فقط برای حذف فیزیکی سگها دستورالعمل صادر کرده اند.
هرچند که آیکم هشدار میدهد که هرگز از “مدلی” که جایی دیگر موثر واقع شده تقلید نکنید[5]. بدین معنی که یک شیوه ی جهان شمول در مدیریت جمعیت سگها در جهان وجود ندارد، اما با ارائه ی اصول علمی و کارشناسی مبتنی بر اخلاق به کشورهای عضو توصیه میکند با استفاده از روشهای موفق اجرا شده در کشورها و با توجه به شرایط اقلیمی، فرهنگی جغرافیای در نهایت به یک شیوهی اخلاقی موثر و منطبق با مقتضیات فرهنگ بومی دست پیدا کنند.
راهکارهای ناکارمداجرا شده در ایران و نظر ایکم درمورد آنها:
- کشتار (حذف فیزیکی) سگ ها
همانطور که پیشتر نیز گفتیم، طی سالهای گذشته شهرداری ها (توسط پیمانکارانشان) در کشور ما اقدام به کشتار گسترده ی سگ های بلاصاحب از راه های مختلف نموده اند که اکثر قریب به اتفاق این روشها غیر اخلاقی و ناکارآمد بوده اند. دلیل ما برای ناکارآمدی این روش جمعیت سگهای بلاصاحب است که نه تنها کمتر نشده بلکه به جمعیت آنها بیش از پیش افزوده شده است. چرا که ما به خالی شدن قلمرو و زاد و ولد سگهای مولد بدلیل خالی بودن زیستگاه و کانونهای ورودی سگ ها توجهی نداشته ایم.
روشهای غیراخلاقی کشتار که بکار برده میشوند غیراخلاقی، منفور، بیرحمانه بوده و برای جوامع محلی نیزخطری بالقوه محسوب میشوند. این کار در نهایت بیثمر است، چون تنها بر نشانهی بیماری جمعیت سگهای آوارهی موجود تمرکز کرده و منشأ این سگها را خاطب قرار نمیدهد.[6]
همچنین استناد به الگوی کشورهای دیگر نیز در این مورد محلی از اعراب ندارد زیرا روش آنها نمی تواند فراتر از ارزشها و هنجارهای اخلاقی جوامع باشد.
کشتن سگ ها اساسا به عنوان یک راهکار فاقد موضوعیت است زیرا نقض مبانی اخلاقی و نقیض عرف ِمراحمت انسان نسبت به حیوانات است و به این دلیل نمی تواند به عنوان یک روش علمییا کارشناسی مطرح شود.
- انتقال به پناهگاه ها
شاید گمان کنیم که پناهگاه ها و مراکز نگهداری سگهای بلاصاحب یک شیوهی موثر در مدیریت جمعیت سگهاست.آیکم اما نظر متفاوتی دارد :
پناهگاههایی که از سگهای بلاصاحب نگهداری میکنند در زمرهی خدمات بنیادین مدیریت جمعیت سگها به حساب نمیآیند. وضعیت رفاهی سگها در چنین مراکزی میتواند بسیار اندک و هزینههای نگهداری بسیار بالا باشد.ظرفیت پناهگاهها به سرعت پر میشود و سگهای مهاجر یا رها شده بسرعت در خیابانها و قلمروی خالی شده جایگزین میشوند، بنابراینیک خدمت بیثمر در مدیریت جمعیت سگها ارائه میشود. در نتیجه، هنگامی که میزان قبول سرپرستی توسط افراد، حداقل است نباید از راهکار پناهگاه استفاده کرد.[7]
نگهداری کوتاه مدت از سگها در پناهگاه باید در کنار دیگر شیوه های مدیریتی همچون رهاسازی انجام پذیرد نه بعنوان تنها راه حل!.
- ایا عدم غذارسانی باعث کنترل جمعیت سگهای بلاصاحب می شود؟
ایکم معتقد است:در جایی که سگهای آواره برای تغذیهی خود به منابع غذایی از قبیل پسماند و زباله متکی هستند، کاهش این منابع غذایی قابل دسترسی برای آنها چالشهای رفاهی منفی چشمگیری به همراه دارد.شاید فکر کنیم کاستن از منابع غذایی، از قبیل زبالههای قابل خوردن، که در دسترس سگهای آواره است راهی مناسب برای مدیریت جمعیت سگها است؛ باید بدانیم این کار چالشهای رفاهی منفی چشمگیری به همراه دارد. جایی که سگهای آواره برای تغذیهی خود به این منابع غذایی متکی هستند، هر گونه کاهش منجر به سوءتغذیه، و افزایش رقابت و پرخاشگری بین سگها بر سر منابع محدود غذائی ، و نیز تعاملات منفی با مردم بر سر غذا منجر خواهد شد . بنابراین، کنترل جمعیت سگها از طریق کاستن از منابع غذایی غیراخلاقی و غیرانسانی و نیز ریسکی برای امنیت عمومی محسوب میشود.[8]
هر گونه تغییر در منابع غذایی باید به دقت صورت بگیرد، اطمینان حاصل کنید که هر گونه کاهش در یک منبع غذایی با افزایش دیگر منابع غذایی جبران شود.[9]
نرساندن غذا به سگها رفتارهای پرخاشگرانه ی انها را افزایش داده در نتیجه ریسک و پتانسیل برخورد تهاجمی با انسان را بالا می برد.آیکم اما توصیه میکند با مدیریت منابع غذایی در مکانهایی که مورد پذیرش افراد جامعه است مهاجرت جمعیت سگها برای دستیابی به غذا را مدیریت کنید.
استراتژی مدیریت غذارسانی میتواند به جابجایی هوشمندانه و مدیریت شده سگها منجر شود تا سگها تشویق شوند در نواحی جدید دنبال غذا بگردند؛ در نتیجه، هم منابع غذایی برای جمعیت کنونی سگها حفظ میشود و هم آنها را به نواحی ای هدایت می کند که درگیری و کشمکش کمتر است.[10]
البته حضور سگ ها در مکانهایی که جامعه حضور آنها را برنمیتابد ممکن است مشکلاتی اعم از گازگرفتگی، تصادفات جاده ای، هاری، ریسک بیماریهای مشترک انسان و حیوان از طریق مدفوع آلوده را بوجود آورند.مطمئنا بخشی از جامعه ممکن است سگ ها را مایه دردسر بدانند یا از آنها بترسند و باعث شود رفتارهای خشونت آمیزی در برابر سگها از آنها سر زند.
همچنین حضور سگها در مناطق حساس محیط زیستی نیزیکی دیگر ازچالش های موجود است. حضور سگها (عمدتا سگ های گله رها شده)در این مناطق ریسک شکار، استرس و انتقال بیماری به حیات وحش را افزایش میدهد.
- چه باید کرد؟
آیکم معتقد است : ابتدا لازم است پس ازیک سرشماری دقیق از جمعیت سگها، مشکلات را اولویت بندی کرد؛ شرایط محلی روش اجرای طرح را مدنظر قرار داد و در نهایت یک روش اجرایی را انتخاب کرد. اما باید دقت داشته باشیم که روش اجرایی باید اخلاق مدارانه و متمرکز بر دلایل ریشه ای و مداوم باشد.[11]
یکی از مشکلات بزرگ سالهای گذشته در کشور ما عدم درک رفتارشناسی و شیوه ی زندگی سگها و همچنین منشاء افزایش جمعیت آنهاست.لازم بذکر است که حداقل در یک دههی گذشته شهرداریها بدون توجه به منشاء تولید و ازدیاد سگ ها فقط بر روی حذف جمعیت فعلی تمرکز داشته اند و در نتیجه امروز با جمعیت بسیار بالای سگهای بلاصاحب روبرو شده ایم.در صورتی که اگر طی سالهای گذشته کانون های ورودی سگها شناسایی و در عوض اتکا به روش کشتار و خالی کردن قلمروی سگها از توله کشی های غیر مجاز، رهاسازی سگهای نگهبان و گله و…. جلوگیری بعمل می آمدو با شیوه های علمی و اخلاقی واکسیناسیون و شیوهی زنده گیری، عقیمسازی و رهاسازی(NCVR) اجرا میشد با گذشت چند سال جمعیت سگ های بلاصاحب مدیریت شده بود. شیوه ای که مورد تائید و تاکیدآیکم نیز می باشد.
در خصوص کنترل مراکز توله کشی مجاز آیکم معتقد است باید محدودیتهای پرورش، از جمله ممنوعیت جفتاندازی پیش از یک سالگی، ممنوعیت بیش از یک توله در هر 12 ماه و ممنوعیت بیش از شش توله در طول عمر مادر اعمال شود.به علاوه لازم است سگ ماده پیش از جفتگیری از نظر عملکرد، بالینی و رفتاری سالم باشد.[12]
سازمان بهداشت جهانی دام (OIE) نیز در فصل هفتم از دستورالعمل سلامت حیوانات خشکیزی که به مدیریت جمعیت سگ های آواره اختصاص دارد، تاکید دارد در مکانهایی که حضور سگ های آواره اجتناب ناپذیر است و سطح تحمل جامعه ی محلی نسبت به آنها بالاست، بهتر است سگهایی که جمعآوری شده، از مراقبتهای بهداشتی (از جمله واکسیناسیون هاری) برخوردار شوند، عقیم شده و در محلهی خود یا جایی نزدیک به محل گرفتن آزاد شوند.[13]
عقیم سازی و کنترل زاد و ولد فوایدی برای سلامتی سگ ها دارد. این کار، برای نرها و مادهها موجب پیشگیری از تومورهای مقاربتی واگیردار سگسانان (TVTs) میشود. فواید دیگر عقیمسازی برای مادهها پیشگیری از عفونت رحم (که تهدید جانی بالقوه محسوب میشود) و ریسک پایینتر تومورهای پستانی است. حتی میتواند فواید رفتاری مانند کاهش نشانهگذاری با ادرار، پرسه زدن و پرهیز از تغییرات رفتاری مرتبط با هورمونها در مادههایی که فحل میشوند را نیز شامل شود ضمن اینکه رفتار خشونت بار سگ های پرخاشگر کنترل شده و از تعارضات آنها با دیگر سگ ها و انسانها نیز جلوگیری بعمل می آورد.[14]
آیکم بر نقش آموزش رسمی برای افراد جامعه خصوصا کودکان تاکید ویژه ای دارد وتوصیه میکند کودکان ضمن آموزش با حقوق و اصول اولیهی رفاه حیوانات اشنا شده و گذشته از ان میفهمند سگها چگونه با بدن و صداهایشان ارتباط برقرار میکنند، از این رو میتوانند تشخیص بدهند چه وقت تعامل با یک سگ ایمن است و چه وقت باید از انها دور بمانند.[15]
اگر بدنبال مدیریت موثر جمعیت سگها هستیم باید بدانیم که اینکار یک تعهد دائمی است که در گذر زمان تکمیل می شود.یعنی نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که یک پروژه شامل مراحل گرفتن، عقیم سازی، رهاسازی یک بار برای همیشه جمعیت را کنترل کند. حتی اگر کانون های ورودی افزایش سگ را نیز کنترل کنیم نباید فراموش کنیم که روند (CNVR) باید تداوم داشته باشد. بدون شک بخش قانونگذاری در جامعه نیز باید بدنبال تصویب قوانینی در رابطه با رفاه/سلامت حیوانات، بهداشت عمومی و دامپزشکی باشد.
آیکم تاکید میکندسگها باید به جایی که از آنجا گرفته شدند بازگردانده شوند و در مناطق دیگر رها نشوند. نگهداشتن سگها در قلمروهای اصلیشان تضمین میکند که به همان منابعی که پیش از گرفته شدن دسترسی داشتهاند دسترسی داشته باشند، از پرخاشگری سگ با سگ ناشی از آزاد شدن در قلمروهای ناآشنا جلوگیریمیکند. در خصوص بعضی از سگ ها شاید روش (CNVR)مناسب نباشد. برای مثال توله هایی که به خوبی اجتماعی شده اند بهتر است واگذار شوند یا سگهایی که به واسطهی رفتار پرخاشگرانه نسبت به اعضای جامعه دردسر ایجاد میکنند بهتر است بشکل دیگری نگهداری شوند.[16]
در مواردی که هیچ راهی برای درمان سگ وجود ندارد (نظیر هاری) یوتانایز باید فوری با شیوههای اخلاقی برای پایان دادن به رنج، انجام پذیرد. در فصل هفتم(OIE) از دستورالعمل سلامت حیوانات خشکیزی لیست داروهای ممنوعه برای یوتانایزدرج شده است.[17]
سازمان ملل متحد در بیانیهای حاوی اهداف پیشرفت پایدار برای چشم انداز سال 2030 تصریح می کند:رویکردی که برای پیشرفت مورد استفاده قرار میگیرد باید رویکردی باشد که “… در آن بشریت در هماهنگی با طبیعت زندگی کند و از دیگر گونههای جاندار محافظت شود.”
آیکم میگوید: “اگر مردم شاهد کنترل غیراخلاقی سگها باشند، از قبیل رفتار بیرحمانه یا کشتن سگها، ممکن است دچار آسیبهای روحی و روانی شوند. روش اخلاق – محور مدیریت جمعیت سگها باید تجربهای مثبت هم برای سگها و هم برای مردم باشد.[18]
سازمان بهداشت جهانی دام (OIE) در فصل هفتم از دستورالعمل سلامت حیوانات خشکیزی که به مدیریت جمعیت سگ های آواره اختصاص دارد توصیه میکند: مقامات باید برای پیشبرد برنامهی کنترل جمعیت سگها یک گروه مشاوره تشکیل بدهند. گروه اول که باید متشکل از دامپزشکان، کارشناسان اکولوژی سگها، رفتار شناسان سگها و بیماریهای مشترک، و گروه دوم نمایندگانی از دست اندرکاران مرتبط (مقامات محلی، مقامات/خدمات سلامت انسان، مقامات/خدمات کنترل محیط زیست، نهادهای غیردولتی و عموم مردم) باشد.[19]
هدف اصلی این گروه مشاوره، تحلیل و کمیتسنجی مشکل، شناسایی دلایل، دستیابی به نظر عموم در مورد سگها و ارائهی موثرترین رویکردها برای استفادهی کوتاه و دراز مدت است.
رویکردی که در کشور ما بصورت ناقص و بدون حضور گروه اول ، بدون حضور نهادهای غیر دولتی و فعالان حقوق حیوانات اتخاذ شده است.
نتیجه ی این عدم هماهنگی نیزتدوین دستورالعمل های ناکارآمد، غیر کارشناسی و غیر اخلاق-محور مدیریت حیوانات شهری بوده است.
اینکه سازمان دامپزشکی چرا تاکنون دستورالعمل لازم الاجرای آیکم را ارائه نداده است و در مقابل روشهای غیر علمی و غیر اخلاقی حذف فیزیکی سگ ها سکوت اختیار کرده است جای سوال دارد!! درضمن، یکی دیگر از مواردی که ایران را ملزم به رعایت مفاد دستورالعمل آیکم مینماید، کنترل جهانی بیماری هاری است که از مهمترین اهداف سازمان بهداشت جهانی دام می باشد.
لینک خلاصه مقاله در روزنامه همشهری
لینک کامل مقاله در همشهری آنلاین
[1]Terrestrial Animal Health Code, Chapter7.7., Stray Dog Population Control
[2] ICAM Humane DPM guidance 2019, p.38
[3]ICAM, p.5
[4]ICAM, pp.5&6
[5]ICAM, p.8
[6] ICAM Humane DPM guidance 2019, p.8
[7] ICAM, p.13
[8] ICAM, p.14
[9] ICAM, p.76
[10] ICAM, p.76
[11] ICAM, p.26
[12] ICAM, p.72
[13] Terrestrial Animal Health Code, CHAPTER 7.7., Article 7.7.6., point.5
[14] ICAM, p.59
[15] ICAM, p.63
[16] ICAM, p.61
[17] Terrestrial Animal Health Code, CHAPTER 7.7., Article 7.7.6., point.11
[18] ICAM, p.40
[19] Terrestrial Animal Health Code, CHAPTER 7.7., Article 7.7.5.