هراسناک تر از نابینائی
دیدن است با دوچشم باز
که چه بر سر این سرزمین می آید
(بلاگا دیمیتروا شاعره بلغارستانی)
زمستان برای میانکاله فصل بدی است ، این ادعا که اگر در اسمان کشورمان پرنده ی مهاجری میبینیم به لطف وجود پناهگاه حیات وحش میانکاله است واقعیت دارد میانکاله کریدور ورودی پرندگان مهاجر به اسمان ایران است
اما چند سالی است که پرندگان مهاجر در میانکاله بطرز مشکوکی تلف میشوند گذشته از شک و شبه هائی که در خصوص عامل اصلی این تلفات وجود دارد طبیعی جلوه دادن این مرگ و میر توسط سازمان دامپزشکی و به تبع آن سازمان محیط زیست بسیار عجیب و غریب است .
بخش عمده و قابل توجهی از تلفات پرندگان درحاشیه جنوبی تالاب صرفا در طول حدود ١٠ کیلومتر از بیش از ۶٠ کیلومتر نوار ساحلى جنوب خلیج گرگان حادث شده است.
تنها ورودی ابی خلیج گرگان که در شمال شرق پناهگاه قرار دارد از تنگه ی چاپاخلى است که به دریای مازندران راه دارد پیشتر ها یک کانال طبیعی بنام کانال خُزینی بخش از پناهگاه را جدا میکرد و قسمت شرقی میانکاله را بنام جزیره اشوراده ، شکل میداد که اکنون بدلیل عقب نشینی آب این کانال نیز خشک شده است
چند سال پیش در یک طرح غیر کارشناسی اداره محیط زیست مازندران اقدام به ایجاد دایکت خاکی برای نگهداشت آب در بخش غربی خلیج گرگان و تالاب میانکاله نمود به این بهانه که از خروج و عقب نشینی آب جلوگیری کند!
در این خصوص ، برخی از فعالان مستقل محیط زیست که موضوع تلفات ۵۰ هزار پرنده در میانکاله در سال قبل را بررسی کردهاند معتقدند همین دایکت های خاکی که برای نگهداشت آب در بخش غربی خلیج گرگان و تالاب میانکاله به وجود آمده، با توجه به وزش باد از غرب به شرق، مواج بودن آب را خنثی کرده است و یکی از مهمترین عوامل تشدید مرگ و میر اخیر پرندگان در میانکاله شده است.
این سازمان در طرحی دیگر اقدام به لایروبی (غیرکارشناسی) انهار منتهی به تالاب مورد اشاره نمود که نه تنها برای پناهگاه سودمند نبود بلکه باعث از بین رفتن نیزارهای طبیعی شد و مشکلات پسماند را بیشتر کرد. از آنجایی که نیزارها بمانند یک فیلتر آب را تا حد ممکن آلودگیزدایی میکردند نبود آنها به دلیل لایروبی غیر کارشناسی موجب آلایندگی بیشتر شده است.
اما دلیل مرگ پرندگان مهاجر در خلیج گرگان و میانکاله چیست؟
از شهرستان زاغمرز و بهشهر گرفته تا گلوگاه و در نهایت بندر ترکمن اکثر قریب به اتفاق شهرکهای صنعتی و غیر صنعتی شهرها و روستاهای حاشیه خلیج گرگان فاضلاب صنعتی، شهری و روستائی خود را به قلب تالاب و خلیج گرگان میریزند تنها یکی از کارخانههایی که پساب بدبو و متعفن خود را به تالاب میانکاله سرازیر میکند حدود سه دهه پیش در منطقه رستم کلاً تأسیس شد و مدیرانش ادعا میکردند که نخستین شرکتی هستند که مواد سلولزی طبیعی را به جای آزبست استفاده میکند.
آزبست، که به آن پنبه نسوز یا پشم شیشه هم میگویند، مادهای سرطانزاست و از نظر محیطزیستی بسیار خطرناک به شمار میآید. شرکت مذکور ادعا میکرد توانسته مادهای جایگزین را تولید کند که از صنایع کاغذی گرفته تا صنایع ساختمانی سازگار با محیطزیست کاربرد داشته باشد. این خبر مثبت و مایهی خوشحالی بود. اما اکنون مشخص شده است که سالهاست سرازیر شدن پساب بدبو و متعفن این کارخانه (که قرار بود محیطزیستی باشد) به تالاب بین المللی میانکاله در قلب ذخیرهگاه زیستکره، خود به بلای جان محیطزیست تبدیل شده است.
این پساب خطرناک تنها یکی از صدها نهری است که مواد آلودهی شهری و صنعتی شهرها و روستاهای نوار جنوبی خلیج گرگان، همچون کردکوی، بندر ترکمن، بهشهر، نکا و … را وارد تالاب میکند. پسابهای حاصل از سموم کشاورزی صنعتی،کشتارگاه های مرغ، دامداریها و مزارع پرورش مرغ و ماهی، شهرکهای صنعتی بهشهر، گلوگاه، بندر ترکمن و…. نیز از دیگر معضلات اساسی پناهگاه حیاتوحش میانکاله محسوب میشوند.
حال در نظر داشته باشید با عقب نشینی اب در خلیج گرگان و خشک شدن تالاب در بخش جنوبی خلیج گرگان ،زمین خواری و تبدیل هزاران هکتار از زمین های تالابی اراضی ملی! به زمین های کشاورزی ،هزاران هزارر لیتر سم و کود صنعتی و شیمیائی نیز وارد تالاب میانکاله میشود |
علاوه بر این، بارانهای اسیدی حاصل از دود نیروگاه برقی شهر نکا را هم باید به فهرست معضلات ِفوق افزود. مگر یک تالاب که بخش عمدهای از آن هم خشک شده است، چقدر توان و ظرفیت دارد؟
خلیج گرگان به دلیل عمق کم آب محل تغذیه بخش عظیمی از پرندگان مهاجر است که از نرم تنان موجود در گل و لای ساحل کم عمق آشوراده تغذیه میکنند.
از آنجایی که نور در محیط های دریایی مهمترین عامل فتوسنتز،تنظیم دما و نیز توزیع تراکم و فراوانی فیتوپلانگتونها و گیاهان آبزی به خصوص در نواحی کم عمق آب میباشد، لذا تغئیر در میزان شفافیت آب بدلیل وجود فاضلاب شهری و صنعتی عامل تهدید کننده ای برای جوامع حیاتی اکوسیستم محسوب میشود.
سال گذشته کارشناسان مستقل حیات وحش همچنین موسسه ی معتبر سم شناسی رازی از تلفات پرندگان مهاجر در میانکاله نمونه گیری و مغز حدود ۵٠ پرنده را مورد ازمایش قرار دادند و به نتایجی کاملا متفاوت با ادعای سازمان دامپزشکی بعنوان بوتیلیسم تنها عامل مرگ و میر پرندگان دست یافتند نتایج ازمایشهای این افراد وجود وبای پرندگان را بسیار محتمل و عامل تلفات پرندگان مهاجر میدانند.
کارخانه کنسروسازی و کشتارگاه بزرگ مرغ در نزدیکی کانون تلفات (در کنار دیگر پساب های صنعتی) متهمان اصلی این مرگ و میر مشکوک قرار دارند.
بنابر این بنظر میرسد سازمان محترم دامپزشکی باید اجازه دهد دستگاه های دولتی و خصوصی متخصص و موسسات سم شناسی معتبر به موضوع ورود کرده و لاشه ی پرندگان را مورد ازمایش قرار دهند تا ادعای سازمان دامپزشکی مبنی بر بوتولیسم ثابت شود.
همین گفتگو در خبرگزاری میزان
همین گفتگو در خبرگزاری مهر