فرزاد علیزاده فعال حقوق حیوانات
بر اساس گزارش صندوق جهانی طبیعت(WWF) در سال 2020، تخریب زیستگاه، شکار بیرویه و آلودگی مهمترین عوامل انقراض گونههای جانوری بودهاند! در کشور اما ظاهراً همه چیز متفاوت است!
چند روز گذشته بهنظر میرسد در یک اقدام حسابشده، ابتدا فیلمی مربوط به دو سال پیش از سایت پسماند شهرداری دماوند (گندک) بهعنوان “وضعیت نامطلوب فعلی جادههای کشور! بهخاطر غذارسانی!” منتشر شد که در آن نشان میداد تعدادی سگ بهدنبال ماشین حامل غذا در تکاپو هستند؛ رسانههای ریز و درشت نیز بدون توجه به ماهیت واقعی فیلم، با شاخ و برگ دادن به موضوع، آن را یک فاجعه و تهدیدی برای حیاتوحش قلمداد کردند!
پس از آن در یک اقدام نمایشی دیگر، فیلمی منتشر شد که در آن بانویی در بیابان برای تعدادی سگ سفرهای رنگارنگ محیا کرده و سگها مشغول تناول انواع غذاهای گوشتی و غیره هستند و این نیز بهعنوان یک حرکت افراطی در غذا رسانی نمایش داده شد! و به موجب آن، مدافعان سرسخت سگکشی فریاد وامصیبتا سر دادند که چه نشستهاید که سگها تمام کشور را تصرف کردهاند و اخرالزمان رسیده است!
تمام این سناریوی ازپیشتعیینشده در حالی انجام گرفته است که چند روز قبل سلاجقه رییس تازهوارد سازمان محیط زیست کل کشور در یک اقدام جنجالی، شخصی را به معاونت محیط طبیعی سازمان منتصب کرد که به شهادت بسیاری از فعالان محیط زیست شرایط و صلاحیت نشستن بر کرسی مهمترین معاونت سازمان را ندارد. همین فرد در اولین اقدام مدیریتی خویش به ادارات کل استانهای کشور اعلام نمود که هرچه سریعتر سرشماری وحوش را آغاز و نتایج را جهت صدور پروانههای شکار به سازمان اعلام کنند.
در اقدامی دیگر، مدیر کل دفتر حیات وحش سازمان با دفاع از شکار و شکارفروشی بهمنظور کم اهمیت نشان دادن مقولۀ شکار که مورد اختلاف بسیاری از نخبگان و اساتید دانشگاهی کشور است، سگها را بزرگترین عامل تهدید حیات وحش معرفی و برخلاف تمامی دستورالعملهای معتبر مدیریت جمعیت حیوانات شهری، غذارسانی را عامل ازدیاد سگها عنوان نموده و تهدید کرده است که به هیچ عنوان اجازۀ رهاسازی در خارج از مناطق شهری را به شهرداریها نمیدهد.
در همین حین خبر رسید که طرحی در مجلس تحت عنوان صیانت از حقوق عامه وصول شده و تحت بررسی میباشد که در آن واردات، تولید، تکثیر، پرورش، خرید و فروش، حمل و نقل و گردانیدن اعم از پیاده و یا با وسیله نقلیه و نگهداری حیوانات وحشی، نامتعارف، مضر و خطرناک، از قبیل: کروکودیل (تمساح)، لاکپشت، مار، سوسمار، گربه، موش، خرگوش، سگ و سایر حیوانات نجسالعین و میمون ممنوع می باشد؛ گذشته از نکات مثبتی که طرح مذکور در رابطه با حیات وحش درا می باشد اما قرار دادن سگ و گربه در کنار حیات وحش بعنوان نجس العین، مضر و خطرناک و ممنوعیت نگعهداری از آنها بر خلاف تمامی قوانین مورد توافق رفاه حیوانات در سراسر دنیا می باشد، هرچند ماهیت طرح وصول شده اشکالات و ایرادات ریز و درشت شرعی و قانونی فراوان نیز دارد.
در سال گذشته، طرح ممانعت از حیوانآزاری که به امضای بیش از شصت هزارنفر از افراد جامعه رسیده و از طریق فراکسیون محیط زیست مجلس اعلام وصول شده بود؛ اما آقایان و البته خانمهای وکلای مجلس بیتوجه به این درخواست، آن را نادیده گرفته و در عوض، اکنون مشغول بررسی طرحی هستند که بدونشک موجب دردسرهای فراوان برای سرپرستان خانگی سگ و گربه خواهد شد.
درست در همین ایام نیز سازمان محیط زیست از مجلس درخواست نموده تا با حذف ماده ۵ آییننامه اجرایی قانون شکار و صید که فروش مجوز شکار در اراضی ملی را مشروط بر تأیید شورای عالی محیط زیست میکند، اجازه داشته باشد تا در مناطقی به جز مناطق چهارگانه تحت حفاظتش نیز پروانۀ شکار صادر کند!
با این اوصاف، بهنظر میرسد جریانی در پشت پرده میخواهد با معطوف کردن نگاه فعالان محیط زیست به موضوع سگها و اغراقآمیز نشان دادن خطرات حضور سگ در جامعه و تهدید حیات وحش مقاصد دیگری را دنبال کند و این در حالی است که روشهای مدیریت حیوانات شهری در دنیا موضوعی حل شده و شناخته شده هستند. شیوههایی که مورد تأیید سازمانهای جهانیِ علمی و معتبری همچون سازمان بهداشت جهانی حیوانات و فائو میباشد؛ تاجاییکه این سازمانها در سال 2006 ائتلاف جهانی مدیریت اخلاقی حیوانات شهری( آیکم ) را تشکیل دادند و در آن بهطور تخصصی به موضوع مدیریت اخلاقی جمعیت سگها پرداختند.
اما موضوع مهمی که در این میان با تقلب و ارایۀ اطلاعات غلط حتی برخی از فعالان حیات وحش و محیط زیست را دچار خطا و اشتباه میسازد، طرح این ادعاست که غذا دادن به سگها موجب ازدیاد نسل آنها میشود! امری که تمامی دستورالعمل های مورد تأیید سازمانهای فوق، صراحتا ان را رد کرده و منع دسترسی سگها به منابع غإائی را غیر علمی غیر اخلاقی و ناکارآمد میداند.
این افراد در حالی مدعی افزایش جمعیت سگها بهوسیلۀ غذارسانی هستند که خطرات ناشی از گرسنگی سگها شامل حملۀ سگها به حیات وحش در اثر گرسنگی، نزدیک شده به زیستگاه انسانی، درگیری و حمله به انسان خصوصاً کودکان و حتی همزادخواری سگها را نادیده میگیرند؛ درحالی که سگها به دلیل شامۀ قوی و حس بویایی سه بعدی قادرند از فاصلۀ 15کیلومتری غذای خود را یافته و از آن تغذیه کنند. زاد و ولد سگها اساساً ارتباطی با نوع تغذیه انها نداشته و ندارد، بلکه غذارسانی “مسئولانه” میتواند جغرافیای کلونی سگها را مدیریت کرده، آنها را از زیستگاه انسانی و تداخل با حیات وحش دور نگاه داشته و با گسترش آموزش، فرهنگسازی و مالکیت مسئولانه در کنار اجرای عملیات (CNVR) یعنی زندهگیری واکسیناسیون عقیمسازی و رهاسازی در کلونی قبلی طی چند سال بهشرط استمرار، جمعیت سگها را به تعادل رساند.
موضوعی که کشور ایران به عنوان عضو سازمان بهداشت جهانی از آن تخلف نموده است و متأسفانه سازمان دامپزشکی و محیط زیست بدون توجه به نقش و جایگاه قانونی و مدیریتی خود در موضوع مدیریت جمعیت سگهای پرسهزن در کشور، تمامی وظایف را بر دوش شهرداریها و دهیاریهای کشور معطوف نموده و در عین حال نیز برای اجرای دستورالعملها و روشهای کارشناسی مدیریت جمعیت حیوانات شهری کارشکنی میکنند.